روزگار ما

کوتاه از آنچه بر ما می گذرد

روزگار ما

کوتاه از آنچه بر ما می گذرد

نامه‌ای تحسین‌برانگیز در ۷۵ سال پیش

این نامه را یک آموزگار دبستان در سال ۱۳۱۶ نوشته است و از اداره معارف استان خود درخواستی داشته است.

در این نامه آمده است: «محترماً به عرض می‌رساند، راجع به پنجاه ریال اضافه که در این سال به دبستان 19 زواره داده شده و پنج ریال از آن حق این خادم منظور شده چون دعاگو از محل دیگر مدد معاش دارد تقاضا می‌نماید که امر و مقرر فرمایند پنج ریال به فراش دبستان داده شود چون دارای پنج نفر عائله است و هیچ مدد معاشی هم ندارد در خاتمه استدعا می‌نماید که عرایضم را قبول بفرمایند. محمدعلی صفا آموزگار دبستان 19 زواره.»

-------------------
نامه سرگشاده دکتر صادق زیباکلام به آیت الله آملی لاریجانی

محضر ارجمند حضرت آیت الله صادق آملی لاریجانی          

ریاست محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران شیدالله ارکانه

با سلام و تکریم می خواستم جسارت نموده و در خصوص صدور احکام اعدام برای متهمین پرونده معروف به اختلاص 3000 میلیارد تومانی نکاتی را معروض دارم. زمانی که دادگاه بدوی در آبان ماه سال جاری احکام اعدام پنج متهم ردیف نخست را صادر نمود، مطبوعات نوشتند که آقای مه آفرید امیرخسروی متهم ردیف اول، پنجاه صفحه دفاعیه به دادگاه تقدیم داشته. افزون بر آن، سی صفحه هم خطاب به حضرتعالی مکتوب نموده. بنده یادداشتی در روزنامه آرمان نوشتم و در آن مطرح نمودم که با توجه به حجم گسترده مطالبی که علیه آنان از زمان بازداشت و در طول محاکمه مطرح می شود، منصفانه می بود اگر افکار عمومی از پاسخ متهم ردیف اول نیز در قبال آن اتهامات آگاهی می یافت. به دنبال درج آن مقاله، برادر مه آفرید امیرخسروی به دانشگاه تهران آمد و 50 صفحه دفاعیات مشارالیه را در اختیار بنده قرار داد. حضرت آیت الله، اگر ثلث آنچه که متهم در آن 50 صفحه نوشته است، حقیقت داشته باشد، در آن صورت او نه تنها سزاوار اعدام نمی باشد بلکه اساساً خیلی معلوم نیست که جرم یا جرائم او دقیقاً کدامین بوده؟ مه آفرید امیرخسروی انسانی بسیار باهوش، با استعداد و یک نابغه اقتصادی است. احتمالا اگر او در یک کشور غربی متولد شده بود، بدل به یک غول اقتصادی می شد. او که از اوایل دهه 1370 فعالیت های اقتصادی اش را شروع می کند، در کمتر از دو دهه موفق می شود نزدیک به بیست شرکت بزرگ تولیدی- تجاری را راه اندازی نماید. به هنگام دستگیری در سال 90، قریب به 18 هزار پرسنل، حقوق بگیر موسسات وی بوده اند. فعالیت های وی در بخش هایی همچون کشاورزی، ساختمان، احداث راه آهن، تولید مواد غذایی و فولاد بوده است. رقم 3000 میلیارد تومان که متاسفانه در افواه به غلط از آن به عنوان میزان اختلاس، به متهم این پرونده نسبت داده شده، از همان ابتدا هم درست نبود و بدهی های گروه امیر منصور خسروی حدود هزار و هشتصد میلیارد تومان بیشتر نبوده؛ در حالی که حجم دارایی های آن چندین برابر این مقدار می شود. کسی که چندین شرکت دولتی زیان ده را خریداری نموده و آن ها را سود آور می نماید، ده ها کیلومتر خط آهن احداث می کند، پیشرفته ترین تکنولوژی ذوب آهن  و تولید فولاد را از ایتالیا به ایران وارد می کند و یک دوجین فعالیت های تولیدی مشابه این ها را به راه انداخته، چگونه و بر اساس کدام منطق ممکن است قصد «اخلال و افساد اقتصادی» داشته بوده باشد؟ با کدام استدلال و منطق، کسی که موجب اشتغال 18000 نفر شده را می توان متهم به «اخلال در نظام اقتصادی کشور» نموده و به این اتهام وی را محکوم به اعدام نمود؟

ریاست محترم قوه قضائیه، بنده خوف آن را دارم که در جریان دادرسی و صدور حکم اعدام برای مه آفرید امیرخسروی، بیش از آن چه که کشف  حقیقت و اجرای عدالت مد نظر رسیدگی کنندگان به این پرونده مطرح بوده باشد، متاسفانه راضی نمودن افکار عمومی و نشان دادن اینکه چقدر نظام در مجازات مفسدین اقتصادی جدی است، مطرح بوده. بدیهی است یکی از بدترین و ناعادلانه ترین محاکمات، محاکماتی است که به منظور خوشایند مردم صورت می گیرد و به آن اصطلاحاً محاکمه متأثر از افکار عمومی می گویند. به عنوان مثال، اعدام زورگیرها که اخیراً صورت گرفت، محکومیت شهرام جزایری و قبل تر از آن اعدام فاضل خداداد مع الاسف مصادیق بارز چنین محاکماتی بوده اند.

حضرت آیت الله، به عنوان یک دوستدار صدیق نظام، استدعای عاجزانه از محضر جنابعالی دارم که دستور اعاده دادرسی این پرونده را صادر بفرمایند. قضات شریف، پاکدامن و مستقل که خیلی در قید و بند ملاحظات سیاسی نیستند، خوشبختانه در قوه قضائیه کم نمی باشند. اعاده دادرسی که به دور از جار و جنجال ها و حب و بغض های سیاسی که لازمه دادرسی منصفانه می باشد، می تواند کمک به کشف حقیقت نموده و جلوی اعدام افرادی که به جز اتهام کلی و مبهم «اخلال در نظام اقتصادی کشور»، واقعاً معلوم نیست که گناه شان چیست را بگیرد. جسارتم را به بزرگواری و سعه صدرتان عفو بفرمایید.

                                                                     الامرو الیکم

                                                                    ایام به کام باد

                                                                   صادق زیباکلام

                                                        استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران  

نظرات 8 + ارسال نظر
خبرنگار یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:56 ب.ظ http://ghasedake90.mihanblog.com

مقایسه جالبی بود.
البته اگه بشه اسمشو مقایسه گذاشت

هدف اصلا مقایسه نبود!

جرم شناس یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:21 ب.ظ

پرونده ش به کجا رسید آخر؟اعدام شد؟

نه هنوز!

جرم شناس یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:11 ب.ظ

پولش زیاد مهم نیست..فقط چاپ کنن کافیه..اره...الان نه همین موضوع پایان ناممم تا حالا زیاد روش کار نشده...موضوع خوبیه...اینو که نوشتم یه مقاله از توش در میارم فقط بعدش باید راهنماییم کنی اردشیر خان...هزینه چاپش چقد وا میسته دوستم تو یه مجله ی اماراتی 700تومن داد

جرم شناس یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:19 ب.ظ

جدی>؟فکر نمیکردم رایگان هم چاپ کنن...خیر ببینی...

Barannn دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:05 ق.ظ http://barannn-ee-bahari.blogfa.com

دینگ دینگ..


از این طرفا رد میشدم گفتم یه سلامی عرض کنم..
سلاملیکم..




سلام

لطف کردین

ممنون از شما

elnaz دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:36 ق.ظ

sلام صب بحیر...کله سحر تازه یادم افتاد ازت بپرسم داده یعنی چی؟

ارتمیس دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:23 ب.ظ

جالب بود .شروع کردین به کند و کاو نامه های تاریخی

وقت بخیر

سلام بر شما

ممنون که سر زدین

مامان دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:12 ب.ظ http://namopa.blogfa.com

نامه معلمه عاللللللللللللللیییییییییییییی بود ...آخی معلم های قانع قدیم و معلم های حالا

نامه جالب بود ..ممنون .....یه نامه از زیبا کلام خوندم در مورد شاگرد ترکش ..خوندید؟؟

لطف دارید

کدوم مطلب منظورتون هست؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد